ششمین شهید مدافع حرم استان گلستان "شهید قاسم تیموری" | اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمیگذاشتم
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید مدافع حرم «قاسم تیموری» در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در روستای «شموشک علیا» از توابع شهرستان گرگان در خانوادهای مذهبی و انقلابی چشم به جهان گشود، پدر ایشان از رجال انقلابی و مبارز بر علیه حکومت ستمشاهی در گرگان بودند، ایشان پس از ۲۸ سال خدمت خالصانه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلبانه در تاریخ بیست و دوم آذر ماه سال ۹۴ به سوریه اعزام شده و فرماندهی محور را بر عهده داشتند.
از جانبازی در جنگ تحمیلی تا شهادت در سوریه
زندگینامه شهید مدافع حرم «قاسم تیموری» بهمناسبت پنجمین سالگرد شهادت
قاسم تیموری در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در روستای «شموشک علیا» از توابع شهرستان گرگان در خانوادهای مذهبی و انقلابی چشم به جهان گشود، پدر ایشان از رجال انقلابی و مبارز بر علیه حکومت ستمشاهی در گرگان بود.
قاسم تیموری درحالیکه فقط هفت سال داشتند پدرشان را از دست دادند و به همراه چهار برادر و سه خواهر در کنار مادربزرگشان زندگی میکردند.
قبل از اعزام به جبهههای جنگ با سن کم برای کمک به امرار معاش خانواده در کارگاه چوببری کار میکردند.
وی نوجوانیاش را همزمان با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سپری کرد و در سال ۱۳۶۴ در سن ۱۶ سالگی به عنوان نیروی بسیجی به جبهههای غرب کشور اعزام شد.
قاسم تیموری در تاریخ بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۶ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و جمعا به مدت ۴۳ماه و پنج روز در جبهه حق علیه باطل حضور داشتند.
شهید قاسم تیموری در سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی مهران بر اثر اصابت ترکش به پهلوی چپ و قسمت ران پای راست مجروح شدند.
در تاریخ ششم فروردین ۱۳۶۵ به منطقه جنوب اعزام و در عملیاتهای والفجر مقدماتی، مرحله سوم والفجر هشت، کارخانه نمک فاو _کندن تونل شرکت داشته و در عملیات مهم کربلای یک قله آویزان، کربلای ۴، کربلای ۵و تک شلمچه حضور موثر داشتند.
ایشان پس از جنگ در گردان حضرت ابوالفضل تیپ ۴۵ مهندسی رزمی جوادالائمه (ع) مشغول به کار شدند.
در تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۷۷ در شهر بانه کردستان در میدان مین مشغول پاکسازی و جمعآوری مینهای به جا مانده از جنگ بودن که بر اثر انفجار مین گوجهای پای راستشان به شدت مجروح شدند. قاسم تیموری سومین مجروحیت خود را در تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۸۹ در میدان مین تجربه کردند، اما اینبار پای راستشان را از زیر زانو از دست داده و جانباز راه امام حسین شدند.
ایشان با آن که جانباز ۵۰ درصد بودند با روحیه خستگیناپذیر دست از کار نکشیدند.
ایشان در سال ۱۳۸۴ در منطقه «شوویده» شهر بانه در حال پاکسازی میادین مین بودند که به همراه یکی از نیروهایش بر اثر انفجار مین مجروح شدند.
شهید قاسم تیموری پس از کردستان در ماموریتهای زاهدان، بندرعباس، سیریک و شمال غرب و درگیریهای گروهک پژاک حضور گسترده و موثر داشتند و در سال ۱۳۹۰ به فرماندهی گردان حضرت ابوالفضل تیپ ۴۵ منصوب شدند.
ایشان پس از ۲۸ سال خدمت خالصانه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلبانه در تاریخ بیست و دوم آذر ماه سال ۹۴ به سوریه اعزام شده و فرماندهی محور را بر عهده داشتند و بعد از ۱۳ روز مبارزه علیه دشمنان، برای انجام ماموریت به همراه یکی از نیروهایشان به خط مقدم رفته و بعد از انجام عملیات در راه برگشت مورد حمله دشمن قرار گرفتند و بر اثر اصابت خمپاره به نزدیکیشان، دعوت حق را لیبک گفتند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
ایشان مربی تخریب، کارشناس ارشد اطلاعات چک و خنثی و مسئول محور در منطقه پیرانشهر در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۴ بودند که اینها همه گوشهای از افتخارات این شهید بزرگوار است.
شهید قاسم تیموری انسانی وارسته و آزاده و فرماندهای خستگیناپذیر عدالتخواه و حقطلب و فردی شجاع و دلاور بودند و همیشه سفارش به اطاعت از ولایت فقیه و رهبری و امر به معروف و نهی از منکر میکردند.
شهید قاسم تیموری: اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمیگذاشتم
همرزم شهید: در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مینهای ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت، بیشتر از ما مین کاشت. مینهای ۵۰ کیلویی را به راحتی جابجا میکرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت، وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعیاش را درآورد.
با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل میکرد، ولی به روی خودش نمیآورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه میکرد، باورش نمیشد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟
در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود، اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: «ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشیها نمیگذاشتم.»
وصیتنامه شهید مدافع قاسم تیموری فرمانده دلاور گردان حضرت ابوالفضل (ع):
اگر میخواهید عزت داشته باشید تا دشمن هم از شما بترسد امر به معروف ونهی از منکر کنید وگرنه دشمن هم از شما حساب نمیبرد آنوقت است که ذلت شروع میشود، گوشتان به دهان رهبری باشد و بدانید که هرگز ذلت و ضرری در آن نیست.
برای ریاست جمهور افراد سست و ترسو را انتخاب نکنید، بدانید غرب گرایان با شعار مردم فریب حمایت از محرومان و اعتدال و... میآیند و بعد اقتدار ملت را با عهدنامههایی بدتر از ترکمن چای به باد میدهند و یادمان باشد تا قبل انقلاب کجا بودیم و الان وضیعتمان چطور است.
آن روز اگر یک آمریکایی آیتالله ما را با ماشین زیر میگرفت ما حق محاکمه او را نداشتیم و الان هم در خیلی از کشورها چنین است و ما امروز آمریکای جاسوس را محاکمه و به اعدام محکوم میکنیم.
پس قدر اسلام عزیز را بدانید و نعمت انقلاب را پاس بدارید، گوش به حرفهای یک عده راحت طلب ندهید.
اگر دقت کنید همیشه افرادی که بدی انقلاب را میگویند برای این ملت و کشور کمترین قدمی بر نداشتهاند و همیشه خود را طلبکار میدانند و به همانها میگوییم خیال نکنید اگر روزی، خدا نکند دشمن بیاید نسبت به شما رحم میکند، نخیر آنها به هیچ کس رحم نخواهند کرد اگر چنین باشد سوریه، عراق و افغانستان را نظاره کنید مگر به شیعه، سنی، مسیحی و... رحم کردهاند، مگر آمریکا با پخش برنامههای ضدخانواده به کسی رحم میکنند، مگر احداث چندصد کانال ماهوارهای و پخش برنامههای ضد اسلامی و اخلاقی فارسی زبان برای حمایت از خانواده است؟ پس برادران و خواهران آنها با انجام این کارها بر علیه ما هستند و بنا به دستور صریح قرآن ما نیز نباید به آنها اعتماد کنیم.
والسلام